جدول جو
جدول جو

معنی تنخواه دادن - جستجوی لغت در جدول جو

تنخواه دادن(اِ تِ اَ دَ)
پول دادن. مال دادن. برات دادن. وظیفه دادن:
غیر داغ از حاصل دنیا نصیب ما نشد
همچو ماهی خوش زری ما را جهان تنخواه داد.
محمد قلی سلیم (از بهار عجم) (آنندراج).
رجوع به تنخواه و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تنخواه دار
تصویر تنخواه دار
کسی که برات و حواله در دست دارد، آنکه مستمری و مواجب می گیرد
فرهنگ فارسی عمید
(تَ خوا / خا)
مواجب سالیانه گرفتن و داشتن. (ناظم الاطباء). رجوع به تنخواه و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
آنکه مواجب می گیرد و برات دارد. (ناظم الاطباء). دارندۀ تنخواه. رجوع به تنخواه و دیگر ترکیبهای این کلمه شود
لغت نامه دهخدا